سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمان من حاشا نکرد

ارسال شده توسط hori در 101/2/28:: 12:16 صبح

آفتاب عشق تو

دیگر طلوعی را به ماهدا نکرد

ساز و آهنگت

جرا

ما را به می  رسوا نکرد

زیرکان با هم نشستند

از ما کسی یادی نکرد

سوز و آهم

ناله و شیدا

چرا دل وا نکرد

در صف رندان نشستم

تا که شاید در رکابت

می خورم

می  نخوردی با من و

چشمان من حاشا نکرد

با دلم گفتم که

پیش جام لبریزان

دگر مارا نبر

گفت نهی ام میگنی ؟

از گوهری ناب

 و

کمی پروا نکرد

زین همه ساز غمین

وآفتابی در غروب

قلب من مآوا گرفت

این دل مجنون صفت را

از حال لیلی

هیچکس آگاه نکرد

 





بازدید امروز: 6 ، بازدید دیروز: 4 ، کل بازدیدها: 34254
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ